مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

Anonim

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

مادربزرگ من دوست دارد به مراقبت از باغ خود مراقبت کند و اغلب دکوراسیون های مختلفی را برای او ایجاد می کند. وقتی که من آخرین بار به او آمدم، متوجه شدم که چند قویتی جذاب را متوجه شدم.

او قصد داشت یک حوضچه را بسازد، اما تصمیم گرفت از آنها شروع کند.

من نمی توانستم باور کنم که او خودش را انجام داد و از من خواسته بود که راز به من بگوید - حالا من به نوبه خود به نوبت خود را با شما به اشتراک گذاشتم!

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

شما نیاز خواهید داشت:

  • بطری های پلاستیکی بزرگ
  • باند
  • سیم فلزی
  • دو قطعه شبکه تقویت خوب
  • بتونه

آماده؟ برو

  • کنار سمت بطری را بریزید و ماسه را به آن بریزید.
  • سیم را به درب متصل کنید و آن را به شکل گردن خم کنید.

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

  • بتونه را در خارج از بطری قرار دهید

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

  • قطعات جعلی مش به بدن ...

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

  • ... و آنها را به شکل بال ها خم کنید.

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

  • گردن نیز با کمک بتونه انجام می شود، اما برای قدرت شما باید آن را با یک باند بچرخانید.

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

  • سوان تقریبا آماده است! اجازه دهید خشک شود ...

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

  • ... و رنگ!

مادربزرگ به من آموخت تا قوها را بسازد. شما هرگز حدس بزنید چه چیزی!

منبع

ادامه مطلب