در ابتدا او یک آجر را به دو قسمت دید، و سپس شیار را در مرکز انتخاب کرد.
در داخل، او به دقت یک ظرف را با یک هدیه (پول) گذاشت، ستدس ضبط شده و همه چیز را با چسب از دست داد.
پس از پنهان، او حتی جوش را پوشانده بود.
و به همین ترتیب یک هدیه آماده بود. به گفته یک دوست، پس از آن لازم بود که بیرون بیایم تا او را در مورد آسفالت بچرخانم، زیرا او با یک چکش کوچک نبود.