کار میمون مردی را ساخت و من را آورد.
آن سال ما یک حمام بسیار کوچک را ساختیم. این سال آنها اجاق کوچک را در او قرار دادند. یک حمام کامل کامل نیست. این فقط یک ساختار خاص است که در آن پس از تاثیر کار بر روی سایت شما می توانید به طور معمول در گرما و راحتی شستشو.
مسئله هیزم بلند نشد توس بر روی طرح یک حوضچه. علاوه بر این، یکی از آنها سقوط کرد، از دست دادن یک پشتیبان در قالب یک بلوک بزرگ بتن. بخشی از دیگران با یک ردیابی به منظور ایمنی و منعکس کننده سایت مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن، در سراسر طرح، یک براق از کالیبر های مختلف را گذاشت.
من یک دختر هستم که مزرعه جمعی را دوست دارد، نان تغذیه نمی کند. اما، چون با این حال، دختر، مزرعه جمعی به علت نتیجه گیری و انحنای دست آنها. لطفا درک کنید و ببخشید :)
فکر کردم فکر کردم و رفتم تا یک میدان جنگ را بسازم.
اولین روز. من از زیر خانه پیرایش از حصار دریافت کردم.
ابتدا تخته ها را در یک ردیف قرار دهید تا اندازه ها را درک کنید.
من می خواستم روی نیمکت بریزم، اما متوجه شدم که کم بود، بسیار راحت نبود، اما به جهنم بریده شد. او یک بز را از حیاط کشید، که با ساخت خانه باقی ماند. آنها سنگین هستند خوب، خوب لازم است، به این معنی است که لازم است.
من برخی از گیره ها را در انبار پیدا کردم و دامن اصلی. به لمس، چیزی حدود 80s. این من را خوشحال کرد از آنجا که برای صرف تمام تابلوهای از وب، موکوس و محصولات زشت زندگی به مدت طولانی و دو طرفه. دامن را آسان تر می کند.
پنج
شروع همه چیز را به گسترش و دیدن تخته ها.
6
و سپس منتظر یک کمین بودم. Ipell موج مادر خود را پیاده می کند. من و سیک فکر کرد که پارچه خسته بود، شاید. برای تغییر جدید آن صعود کرد. nifiga من تصمیم گرفتم وب را برای فلز امتحان کنم. بهتر شد قابل توجه بود. تقریبا دقیقا. در حالی که این کار انجام شد، زمان زیادی را از دست دادم.
7
من در صحت کار بسیار سنگین هستم، و من نیاز به همه چیز را رد می کنم و زیبا خواهد بود. من مجبور شدم همه چیز را که من چروکیده بودم، لغو کنم.
هشت
کف و دو طرفه. آغاز به سرعت در ابتدای هشتم تاریک است. خوب، من به پایان رسید، و به سرعت ابزار را در مکان ها در نور لامپ خیابانی بر روی واندا حذف کرد. بز بر حیاط کشید خوب، شما هرگز باران نخواهید بود. او سوسیس را جوش کرد، چندین حفره را گرفت و خواب خوابید.
نه.
در صبح روز دوم، من دامنه را حرکت می دهم و متوجه شدم که چگونه روباه در سایت قابل توجه است.
10
و بخاری فن شکسته شد. من مجبور شدم بداهه
یازده
دوباره بزها را برداشت، جزئیات را از ابزار و جزئیات میله های دیروز خارج کرد.
12
کف و صخره ها را حل کرد. ایمنی خوب
13
یک پس زمینه را ساخت و متوجه شد که نه از طرف او. SKAT در طرف دیگر نیست. تحویل داده شده. من چهار تخته را از دست دادم، در همان زمان کشیده شدم که تخته را برای سقف پیچ می کنم.
چهارده.
و لعنت !!! متوجه شدم که من اسکیت بسیار خوبی را ساختم. من غیر طبیعی هستم زیرا شما احساس می کنید، اما کمی به نظر می رسید! برای از دست دادن هیئت مدیره امکان پذیر نیست. من مجبور شدم تابلوهای بیشتری را از بین ببرم (و لازم است همه چیز را قطع کنم، و غیره، و دوباره زمان زیادی را از دست دادم).
پانزده
خوب، خوب من زیر خانه صعود کردم تا ببینم چه اتفاقی افتاد (به نظر می رسد به نظر می رسد به اصطلاح) انجام شود. پوشش خسته را یافت. با چیپس طول مورد نظر را اره و Spilila تراشیده شده است.
شانزده
روز سوم. بز بز ها، همه چیز. TC تصمیم گرفت تا چهار تخته پایه را دوباره بچرخاند. و سایدینگ دست دارد قطعات مناسب انتخاب شده. من آنها را با یک قلم مو از همان چیزی که هر دو تخته است را تمیز کردم.
17
همه چیز اندازه گیری شد، سایدینگ را زیر یک اندازه کاهش دهید. اره منبت کاری اره مویی قیچی برای فلز و چاقو به من نگفت. هیچ بلغاری وجود ندارد، و من از او می ترسم.
هجده.
پیچ ها را فشار دهید.
نوزده سالگی
سایدینگ پیچ در این مرحله، یک پیچ گوشتی کوچک الکتریکی نشسته بود و مجبور شد دستانش را عوض کند.
بیست.
چه اتفاقی افتاد، معلوم شد. به طور کلی، من نتیجه راضی هستم. نه بدون jambs، اما برای اولین بار آن را دور خواهد شد.
21
راه رفتن در اطراف، من تصمیم گرفتم که تعداد کمی از پیچ ها را برای قدرت پیچیدم.
22
23.
همسایه من را در شب در پنکیک دعوت کرد و چند ساعت دیگر داشتم. من در نزدیکی قطعه حمام فشرده شدم، سپس کوه شن و ماسه را ترک کردم. من هیچ ماشین ندارم سبد خرید و یک حوضه وجود دارد. سپس آن را خرد کردم، کمی کوچک شدم. با کمک یک سبد خرید یک باتری را به حمام می برد.
24
بزها را برداشت همچنین پرونده من BIRCH سقوط کرد، آن را به طور فوری نیاز به یک الکترون زنجیره ای (با اره برقی من نمی توانستم مقابله - آن را به دوری در آن بسیار آسیب می رساند). به نظر می رسد نوشیدنی و نیاز به بز. ما نیاز داریم - آن را ناراحت کرد :) به طور کلی، این یک سوال نیست.
25
چقدر زمان من چروکیده بودم یک نوشیدنی را تهیه کرد، اره را تمیز کرد، ابزارها را برداشت و به خوردن پنکیک رفت.
این همه است
با تشکر از شما برای نگاه کردن به :)