به رخ کشیدن. صنایع دستی من برای هفته.

Anonim

به رخ کشیدن. صنایع دستی من برای هفته.

تمام صنایع دستی از چیزهای قدیمی شکست خورد. چکمه های پسر از پارچه های تبلیغاتی، کفش های کتانی و چکمه های من از ژاکت های قدیمی، کف چرم.

به رخ کشیدن. صنایع دستی من برای هفته.

به رخ کشیدن. صنایع دستی من برای هفته.

به رخ کشیدن. صنایع دستی من برای هفته.

به رخ کشیدن. صنایع دستی من برای هفته.

مثل این. برای عکس من عذرخواهی می کنم. از تلفن دیجیتال به تازگی شکست خورده است (((خوب، همه چیز! پرتاب کفش کتانی))))

ادامه مطلب