به عنوان یک مرد خود من را از بین رفت

Anonim

به عنوان یک مرد خود من را از بین رفت

بازنگری مردان ژل برای دپراسیون veat

پس از اینکه به من گفته شد که تخم های من به نوع Rastaman قدیمی یادآوری می شود، تصمیم گرفتم یک گام قاطع را بسازم و این ژل را بخرم، زیرا تلاش های قبلی با موفقیت های خاص به دست نیاورده بود، علاوه بر این، تقریبا خودم را کشتم، سعی کردم به آن برای رسیدن به مکان ها سخت است.

من کمی عاشقانه هستم، بنابراین تصمیم گرفتم آن را در روز تولد همسرم انجام دهم - مانند هدیه دیگری. من قبلا دستور دادم همانطور که من در دریای شمال کار می کنم، من خودم یک مرد شیب دار را در نظر گرفتم و فکر کردم که بررسی های قبلی برخی از موش های صحرایی را نوشتند ...

اوه، تبریک میگم به بدبختی، چطور حق داشتم. من منتظر بودم تا نیمه دوم من به خواب نرفتم و به تعجب خاصی اشاره کنم، به توالت رفتم. در ابتدا همه چیز خوب شد. من ژل را به مکان های مناسب گرفتم و منتظر بودم. و خیلی سریع منتظر بود در ابتدا احساس گرما کردم، که چند ثانیه به قوی ترین سوختن و احساس اینکه من می توانستم مقایسه کنم، احساس می کنم، مگر اینکه احساس شورت از سیم خاردار به شدت کشش، تلاش برای پرتاب شما به سقف. قبل از این شب من خیلی مذهبی نبودم، اما در آن لحظه می توانستم به هر خدایی باور کنم، اگر تنها او را از سوزش وحشتناکی در اطراف تورم نجات داد و از بین بردن سوسیس و دو تخم مرغ را نجات داد. شروع به تماس با پایین لب ، من سعی کردم ژل را در پوسته شستم، اما من فقط توانستم یک سوراخ اشکال مو را بکشم.

از طریق پرده اشک، من از توالت خارج شدم و به آشپزخانه رفتم. من نمی توانم در آشپزخانه بروم، بنابراین آخرین متر به یخچال و فریزر من در حال حاضر مقدار زیادی. من اتاق پایین را از یخچال و فریزر گذاشتم، یک حمام را با بستنی پیدا کردم، یک درب را با او انداختم و آن را روی خودم گذاشتم. امداد فوق العاده بود، اما نه طولانی، چون بستنی به سرعت ذوب شد، و بازگشت جهنم. - حمام کوچک بود، بنابراین من نمی توانم به سوراخ الاغ شما کمک کنم.

من شروع به سیگار کشیدن در جعبه کردم، امیدوار بودم حداقل چیزی پیدا کنم - در چشمانم خیلی اشک بود که کمی دیدم. من بسته را گرفتم که در آن، همانطور که بعدا آموختم، جوانه های لوبیا یخ زده را برداشتم و آن را پاره کردم، تلاش کرد تا آن را آرام کند. من چندین جوانه را گرفتم و سعی کردم آنها را بین باسن ها نگه داشتم. این کمک نمی کرد - ژل، در طول راه، نفوذ به رکتوم، و در حال حاضر موتور جت در آنجا کار کرده است. امیدوارم هرگز رویای نباشم، به طوری که در آشپزخانه تبدیل به یک آدم برفی همجنسگرا شد - آیا شما درک می کنید که چقدر آماده بود تا درد را ترک کنم؟ تنها تصمیم گیری با مغز من رها شده بود درد دیوانه است - به دقت یک جوانه را که در آن هیچ گیاه رشد نمی کند، بچرخانید. متأسفانه، شنیدن ناله های عجیب و غریب از آشپزخانه، همسر من تصمیم گرفت بلند شود و پیدا کند که موضوع چیست. او یک نگاه خیره کننده را دیدم: من بر روی زمین دروغ می گویم، دارای الاغ، که با آن بستنی توت فرنگی از بین می رود، و من لوبیا را با کلمات "آه، چقدر خوب" را فشار می دهم.

این بدون شک او را تکان داد، و او در وحشت فریاد زد. من نمی شنوم که چگونه وارد شد، بنابراین او خود را بیش از حد گرم شد، جسد من فشرده اسپاسم، و جوانه به سرعت قابل توجهی به سمت او پرواز کرد. بله، من درک می کنم که جوانه لوبیا، که در دوازده شب در جهت او غرق خواهد شد - دقیقا شگفتی که برای آن شمارش شده است، و روز بعد کودکان مجبور به مدت طولانی، چه اتفاقی برای بستنی آمده است. .. به طور کلی، به لطف VEATE می تواند نه تنها مو را بر روی بدن، بلکه کرامت و عزت نفس از دست بدهد.

P.S. برای بعضی از آن ها به نظر می رسد آکاردئون به نظر می رسد :) خوب، دیگر جدید خواهد بود.

"جوک جدید یک شوخی خوب فراموش شده" :)

منبع

ادامه مطلب