من با توجه به اصل زندگی می کنم که منطقه راحتی به آپارتمان من پایان نمی یابد

Anonim

طراح Artemy Lebedev می نویسد: من با توجه به اصل زندگی می کنم که منطقه راحتی به آپارتمان من پایان نمی یابد.

هفت سال پیش، من در ورود به حساب خودم به خانه در کیف، جایی که من زندگی می کردم تعمیر کردم. فقط پول شخصی خود را برای تعمیرات صرف کردم. هیچ همسایه آرزو نکردم

همانطور که همسایگان خوب را ساختم و از آن چه اتفاقی افتاد ...

و هنگامی که تعمیر به پایان رسید، یکی از همسایگان گفت که او نوع کاشی را در طبقه اول دوست ندارد.

من به آرامی به چنین زباله ای احساس می کنم، زیرا می دانم که هرگز نباید از هر کسی قدردانی کنید، اما بسیاری از ساده لوحانه، نه به دست آوردن همدردی، ادغام نیست. و من نیاز به معرفی پیشرفت در مخزن، پرستار به تمام نظرات عمده فروشی. این تنها اصل کار است.

* * *

در خانه، جایی که من در حال حاضر در مسکو زندگی می کنم، داستان اتفاق افتاد که من می خواهم با شما، خوانندگان کوچک به اشتراک بگذارم.

در پله های من یک لنا همسایه، انرژی شگفت انگیز و حیاتی یک زن زندگی می کند. او به طور مداوم یک کتاب را برای بافت آزاد قرار می دهد. یا می تواند یک جعبه توت فرنگی را با توجه داشته باشید "درمان، همسایگان مورد علاقه، توت فرنگی شسته شده" را تنظیم کنید. به طور خلاصه، درجه روشنگری حداکثر است.

و به نوعی او را در خیابان ملاقات کرد و می گوید، آنها می گویند، آرتی، در مورد پیشرفت خود را در زمینه فوری شنیده می شود. آیا، مانند، شما تمایل به قرار دادن urn در نزدیکی درب جلو ما در خیابان به طوری که مناسب برای پرتاب سیگار یا یک بطری از مسافر خسته از ماست؟ من خودم را می گیرم، می گوید سرویس این urn. قبل از زباله نمی تواند دور باشد، و من نمی خواستم به همسایگان سود بدهم، اما با این معنی.

من این درخواست را به قلب بردم، و به زودی یک URN زیبا جدید، نصب شده توسط متخصصان از استودیو ما، در کنار درب ورودی ظاهر شد. صفحه جدیدی از زندگی خانه ما شروع شد (خودتان را همان را بخرید

همانطور که همسایگان خوب را ساختم و از آن چه اتفاقی افتاد ...

به زودی اولین مشکل ظاهر شد. کسی از همسایگان تصمیم گرفت که یک بار آنها را قرار داد، سپس فاک بسته خود را با زباله نگذاشت. قبل از مخزن، تا دو دقیقه طول بکشد و urn راست زیر است. لنا واکنش داد:

پس از چند ماه دوباره:

همانطور که همسایگان خوب را ساختم و از آن چه اتفاقی افتاد ...

و سپس یک دروغگویی وجود داشت که با استراسیسم به پایان رسید. همسایگان با urn به یک جبهه گسترده مخالف بودند. آنها در شورا شکست خوردند.

چیز خنده دار اینجا اتفاق افتاد - من تصمیم گرفتم که این شهر توسط شهر تاسیس شود. از آنجا که حتی در مسکو، توقف نمی تواند تصور کند که کسی او را در هزینه خود قرار داده است. و روند انحلال اموال شهری، مستلزم آن است که دو سوم مستاجران برای تخریب urns رای دادند. و مجموعه امضا شروع شد! ! شهروندان آزاد با ماشین های خود نزدیک شدند و آنها را به یک آمفورا برای رای دادن انداختند، یعنی، اتاق های خود را با اسامی با نام، مایل به تصمیم خود و اشتراک گذاشتند.

همانطور که همسایگان خوب را ساختم و از آن چه اتفاقی افتاد ...

و غلظت یک روش دموکراتیک را از دست داد، URN برچیده شد. او به عنوان اموال شهری حذف شد.

در حال حاضر آسفالت در ورودی من با چهار سوراخ از اتصال دهنده های لنگر تزئین شده است، که URN ثابت شده است.

همانطور که همسایگان خوب را ساختم و از آن چه اتفاقی افتاد ...

این داستان به من آموخت؟

1. در Urns در نظر گرفته شده برای نصب در کنار خانه های مسکونی ضروری است، منطقه باز را کاهش می دهد که می توانید زباله را فشار دهید تا یک بطری را بشویید، اما کیسه را با گوزن بریزید.

2. لازم است که درب فلزی را به ورودی به شیشه جایگزین کنید. من قبلا به نقاشی های ساختمان من در آرشیو دستور دادم تا نزدیک به نسخه تاریخی درب باشد. شاید آن را کمی همسایگان را بهبود بخشد.

3. هیچ ایده بهتر نیست لازم است یک URN باریک برای زباله های کوچک ایجاد شود - بزرگتر از گاوها، اما کوچکتر از زباله های خانگی است.

رفت سر کار.

منبع

ادامه مطلب