بیشتر مردم مانند تونگ - آنها این جهان را بهتر می کنند!

Anonim

در ابتدا، بسیاری از آنها تونگا Fuok Fuka Crazy را در نظر گرفتند - حتی همسر خود، به لطف که، در واقع، همه چیز شروع شد. و سپس به خانه خود را در حومه Nha Tranga، مردم کشیده شده - دختران اشتباه گرفته شده، و اطلاعیه ها در مورد پول نقد و نامه های با قدردانی به صندوق پستی منتقل شد.

امروز، هیچ کس دیگر تونگا را نمی پذیرد. او "پدر ویتنام" نامیده می شود. برای 15 سال، این مرد 100 کودک را تصویب کرد که قبل از تولد مرگ را تهدید می کردند.

سقط جنین در ویتنام - مورد معمول است. اغلب، مادر از دختران آینده خلاص می شود - با وجود این واقعیت که در ویتنام ممنوع است که جنسیت کودک را با کمک یک سونوگرافی تشخیص دهد. اما پزشکان و بیماران راهی برای دور زدن قانون پیدا می کنند. به عنوان مثال، پزشک ممکن است به بیمار اطلاع دهد که بچه "بسیار شبیه به مادر است". این به این معنی است: یک دختر وجود خواهد داشت، و سپس، اغلب، هیچ کس نخواهد بود ...

این مرد حتی یک همسر خود را دیوانه کرد و تنها پس از 15 سال او حقیقت تکان دهنده را آموخت ....

در سال 2001، ویتنامی Tong Fok Fuk با همسر باردار خود به بیمارستان رسید. سپس او را متوجه شد که در آن زنان باردار به صورت دوره ای وارد شدند. و ترک اتاق، اشک آستین که در چشم خود را زرق و برق دار. هنگامی که معنای آنچه اتفاق می افتد، هیچ محدودیتی برای تونگا وجود نداشت، خشم او بود، و مرد تصمیم گرفت که عمل کند ...

"من به کسانی که دشوار هستند کمک خواهم کرد. من نمی دانم چطور، اما من قطعا خواهم بود. ما با هم می رویم. فقط انجام دهید تا آنها زندگی کنند! "

این مرد حتی یک همسر خود را دیوانه کرد و تنها پس از 15 سال او حقیقت تکان دهنده را آموخت ....

تانگ نمی دانست که چگونه نمی توانید فرزند خود را فرصتی برای ظاهر شدن در نور و حتی او را در انسان دفن نکنید. برای پول خود، یک مرد یک قطعه کوچکی از زمین را به دست آورد تا کودکان را از این کلینیک دفن کند. پس از دریافت مجوز، تانگ شروع به رفتن به ماموریت خود کرد ...

چگونه Tyumon موفق شد - و ممکن است - متقاعد کردن کارکنان بیمارستان ها به او به اصطلاح "مواد سقط جنین"، یک رمز و راز باقی مانده است.

هزینه های خانوادگی، قابل فهم، افزایش یافته است. او توسط یک پیمانکار ساختمانی کار کرد، خانواده برای زندگی کافی بود، اما پول غیر ضروری نبود. "چه کار می کنی؟ - همسر صحبت کرد او بلافاصله در مورد گودال شوهرش تشخیص داد و یادگیری، به وحشت آمد. "چرا پس انداز ما به گورستان برای یک ناشناخته بروید یا نه، بلکه چه؟". تانگ رد شده است نمی خواستم در چنین لحن صحبت کنم

در هر صفحه - نام مسیحی کودک متولد نشده است. به خصوص بسیاری از پابلوف و ماری.

این مرد حتی یک همسر خود را دیوانه کرد و تنها پس از 15 سال او حقیقت تکان دهنده را آموخت ....

امروز، گورستان تونگا بیش از هفت هزار کودک را در بر می گیرد و تعداد گورهای کوچک هر روز افزایش می یابد. مکان غمگین و وحشتناک اما داستان Thok Fok Fuka یک داستان در مورد زندگی است، و نه در مورد مرگ. این داستان شادی است که با اشک آغاز شد.

گورستان عجیب و غریب شروع به تشخیص مردم کرد. این و مورد تونگ در گورهای ارقام زن اشاره کرد. آنها برای بچه های خود گریه کردند. با برخی از تونام توانست صحبت کند، بپرسید که زنان دیگر را که سقط جنین را ساخته اند، بیاورید.

یک روز دختر در درب خانه، بسیار کودک افتاد. او همچنین به عنوان بقیه صحبت کرد. با تفاوت که سقط جنین هنوز انجام نشده است - تنها جمع آوری شده است. وو در ماه چهارم بارداری بود. او نمی دانست چه باید بکنم: اگر والدین متوجه شوند، این اتفاق می افتد به زودی، آنها آن را از خانه خارج می کنند.

اقامت، - دمار از روزگارمان درآورد و نگرانی های دستگیر شده از همسران، که در شب در زمزمه آشپزخانه بیان شده بود، نمی توانست چیزی را حل کند. او راه حل را به سرعت گرفت و تغییر نکرد. چند روز بعد، یکی دیگر از حامله آمد، سپس ...

این مرد حتی یک همسر خود را دیوانه کرد و تنها پس از 15 سال او حقیقت تکان دهنده را آموخت ....

همسر هرگز با شوهرش دوباره بحث نمی کرد. و خانه آجر کوچک آنها به تدریج شروع به تبدیل شدن به یک پناهگاه کرد. خانه پر از فریاد، نوشتن و بخار ابدی از پوشک خشک شده با پوشک پر شده است.

زنان که برای کمک به اینجا آمده اند، یک کودک را به دنیا آورده یا آن را با آنها بگذرانند یا ترک کنند، و سپس تونگ کودک را تصویب می کند.

و اغلب - از بین می رود. امروز این شخص فوق العاده دارای صد فرزند است!

کودکان شخصی به مهد کودک می روند، که درست در آنجا است، با خانه (داوطلبان در آن کار می کنند)، کسانی که به مدرسه مسن تر هستند. یک تونگا و یک مزرعه وجود دارد، جایی که او خوک ها و جوجه ها را برای فروش رشد می دهد: برخی از کمک های مالی و درآمد از دو اثر فاقد چنین خانواده بزرگ است.

این مرد حتی یک همسر خود را دیوانه کرد و تنها پس از 15 سال او حقیقت تکان دهنده را آموخت ....

چگونه او را تحمل می کند - ذهن غیر قابل درک است. تنگ فقط لبخند می زند او فقط زندگی خود را سخت نمی داند، او خوشحال است. و او می گوید: "من این کار را به آخرین آه ادامه خواهم داد. و من همه چیز را انجام خواهم داد تا بچه ها به کسب و کار من ادامه دهند و به همه کمک کنند. "

بیشتر مردم مانند تونگ. آنها این جهان را بهتر می کنند. اگر با این نظر موافق هستید، مطمئنا داستان خود را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید!

منبع

ادامه مطلب